بعد از 2 ساعت تاخیر جمعه رسیدم تهران و یکشنبه صبح هم مشهد.
تمام برنامه هام رو طوری تنظیم کرده بودم که حداکثر تا صبح شنبه با همه دوستان و آشنایان و احتمالا مشتاقان چاق سلامتی کرده باشم و بعد از اون هم دنبال کارهای کارآموزی...
اما چنان شد که اکنون که بوی چهارشنبه داره به مشام میرسه نتونستم طبق برنامه پیش برم و چنان جمعیت مشتاق استقبال کننده من رو شگفت زده و مشغول کرده که هنوز وقت دیدار دوستان و آشنایان پیدا نشده...
مشتاقان دیدار که با شعارهای
دسته گل هندوستانی به شهرکت خوش آمدی
و
مرگ بر استکبار سوغاتی
ضمن لرزه انداختن بر تن مفسدان سوغاتی طلب و ابرازخوش آمد گوئی به بنده حقیر، انزجار خویش را ازدریافت هرگونه سوغاتی ابراز داشتند.
پی نوشتها :
1: ایول به سرعت اینترنت.بهترین کارت دیال آپ 9kbps
2:شایا با من و ثمین در پرواز همراه بود و فضای هواپیما آکنده از عٍطر وبلاگی شده بود.
3:زبان فارسی در این 3 سال حسابی تغییر کرده و گاها اینقدر کلمات جالبی آدم میشنوه که تا یک ربع فقط میخنده....
4:در گمرک فرودگاه مهر آباد حتی یک نفر هم انگلیسی بلد نبود و جای شما خالی که چه بساطی براه بود (بماند برای بعد)
جئنا لنبقی
4 صبح و زرشک پلو با مرغ
دوستان یکی یکی فی لطر شدند، بلاگری نمونده غیر از خود من
حالگیری از گوگل
[عناوین آرشیوشده]
خرداد 1387
اردیبهشت 1387
فروردین 1387
فروردین 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
دی 1388
فروردین 89
اردیبهشت 89
بیولوژی و بیوتکنولوژِی کشاورزی
پرش بلند
کوچ معنی من است
این نیز بگذرد...
انسان دختری از....؟
زندگی در سرزمین عجایب
زخمه
برف بهاری
دو خرمالو و سه هزار هایکو
نگار
میعادگاه دانشجویان ایرانی در آلمان
نق نقو
اموزش زبان هندی
آبی کوچک آرامش
روزانه های شیدا محمدی
جزیره نشین
پارسانوشت